آب بندی : جلوگیری از نفوذ آب یا رطوبت آب بندی : دوغاب ریزی بر سطح رجها آب بندی : عایق نفوذ نا پذیر آب چین : دوقاب ریزی اجرکارها با ملات ماسه و سیمان یا مانند ان آجر چهارگوش : آجر مربع شکل آجر سه قدی : ۳/۴ آجر قزاقی آجر فارسی بُر : آجر لب پخ آجر نبشی : اجر که در نبش دیوار به کار می رود آجر نره : آجرهایی که طول یا عرض عمودی و افقی پهلوی یکدیگر قرار گیرند. آچار F : وسیله ای به شکل F برای خم کردن میلگرد(آرماتوربنتدی) آسفالت : شن و ماسه و قیر پخته شده آسفالت سوخته: آسفالت بدون چسبندگی آلو ئک : لب پر شدن آجر به وسیله آهک آویز :در سقف تیرچه بلوک آهن گُم : آهن سقف که روی آنها با آجر پوشانده اند. اسپر : جرزهای طرفین یک تاقی یا قوس بالای در الاستیسیته : کشسانی ، لم اسکوپ : میخ سر کج اسکوپ: میخ دو سر یا سه سر اشپیل : میله ای که از شکاف عبور می کند افت : نشست اکسپوزه : فرم ، نمایش ، حالت اورلپ : پوشش ایزولاسیون : عایق ، آب بندی ایزوله : عایق بالشتک : آجر یا قطعه بتنی که زیر سر تیر آهن با مصالح پوششی دیگر قرار می دهند. بلوکاژ : مراحل کف سازی بند آجر : قطعه آجری که فاصله دو اجر را در سقف پُر می کند. بند کلوکی : قطعه اجری است به اندازه کلوک پاتاق : شروع تاق از روی پایه با دیوار پاره اجر : قطعات مختلف آجر یا آجرهای شکسته پاسنگ : پاخوری پای در یا دیوار پاکار : محل شروع قوس پالانه : آجر کاری که مانند فرش آجر بعد از ساختن سقف انجام می شود. پخ : گوشه از اخر را فارسی بُر کردن یا در زاویه دیوارها ماهیچه بکاربردن پشت بغل : لچکی بالای قوس پشت بند : قطعات که پشت تخته های قاب میخ می کنند. پکافته : دیوار تیغه ای که به دیوار اصلی چسبیده است. پلیت : ورق پمپ کردن : با فشار حرکت دادن پوتر : تیر بتنی پوست ساپ : سمباده پوسته : روکشی است که روی آجر کاری ها یا در جاهای مختلف ساختمان بکار می رود. پیستوله : دستگاه پاشنده مواد تاج قوس : بالای قوس تاریک کردن : اجر کاری سقف را به اتمام رساندن تخته شدن : به انتها رساندن دیوار ، پایان دیوار چینی تخماق : کوبه سنگین تراورس : تخته های قطور و عریض تماسه :وسیله ااجرای دیوار کله راسته تنش : تنیدن تنگ افتادن : درگیر شدن ف مهار شدن توپی : شی کروی پلاستیک توری فنسی : کلاف بندی مشبک از مفتول های ۲ و ۳ میلیمتری نرم که در حصارکشی بین وادار پروفیل به کار می رود. تیر شاخص : تی عمودی وسط خرپا تیزون : پر گیر ف زودگیر تیغه : دیوارهای جدا کننده جان پناه : دیوار جلوی بالکن یا دیوار اطراف بام جان گچ گرفته شده : عدم خوردگی گچ جرز : دیوار یا پایه ضخیمی است که باربر باشد جُوَک : نوعی اجر کاری زیگزاگ چارک : ۱/۴ آجر چهار گوش و ۱/۲ آجر قزاقی چاه کور : مشخص نبودن محل چاه در سطح زیر بنا و حوالی پی ها چاهک : چاهی به ارتفاع ۱٫۵ الی ۲٫۵ متر چرخ چاه : وسیله چوبی و یا فلزی که به چرخش درون خزانه در پایه چرخ چاه و یا بلبرینگ سبب جابجایی مصالح به درون چاه و یا خارج آن می شود. چهار دنگ : ۳/۴ آجر چهار گوش الحاق : وصل خاک شوره : خاکهای نمکی خرپشته : سر پناه پله روی بام خرک : برای نگه داشتن میلگردهای مش فوقانی فندسیون که خود با میلگرد درست می شود خط کردن : نشان کردن خمش : ممان ، سینه کردن خیز : ارتفاع قوس دج : زمین سخت درپوش : قسمتی از روی دیوار آجری با دیوارهای دیگر می سازند. دلیل گذاری : رج استاد ، رج اصولی دوپوش : گنبدی که با یک سقف اضافه پوشش شده باشد. دول:سطل بنایی دیوار حائل : دیوار واسطه باربر رایزر : کانال عمودی رج بنا : ردیف های آجر کاری روکار : نمای ساختمان رومی : قوس نیم نیم دایره بالای درگاه زمین زِِد : زمین سخت که مقاومت و فشردگی دانه ترکیبی آن در حد کمتر از مین دج است زنجاب : آبخور زنجاب : سیراب کردن آجرها زیره : دانه های خشن زیگزاگ : حرکت کنگره ای ( چپ و راست) زیگزال : میلگرد های خرپایی تیرچه سبدی : میلگرد بافته شده برای بالا و پایین شناژ فنداسیون سپتیک تانگ : مخزن بزرگ فاضلاب (منایع و فضولات ) سر سفت : نسبت به خط قائم جلوتر باشد سرگرداندن : سرو ته کردن سروا افتاده : نسبت به خط قائم عقب تر باشد سِله : پیش آمده سنجاقی : میلگرد های برش گیر فنداسیون سنگ دانه : سنگ های ریز سیسپول تانک : مخزن بزرگ فاضلاب ( مایع) سیلت : لای سیلر : رنگ ثابت کننده سیم آرماتور بندی : سیم با قطر ۱٫۵ سیمان سنگ شده : پودر سیمان فشرده شاقولی : قائم بودن